جن از موجودات مجردي است كه در جهان مادي از چشم انسان پنهان است، اما مشاهده آنها براي برخي به اذن الاهي امكانپذير است. در قرآن نيز به طور صريح به رؤيت جن اشاره نشده، اما طبق ظاهر برخي از آيات، جنها ما را ميبيند ولي ما آنها را نميبينيم. خداوند متعال درباره بر حذر داشتن بني آدم از شيطان و اتباع او ميفرمايد: «انه يراكم هو و قبيلُه مِن حيثُ لا تَرَونَهم». (اعراف، 27)
جن از نظر قرآن مانند فرشته، موجودي نامرئي است ولي گاهي به صورتي ممثّل و قابل رؤيت ميشود. داستان حضرت سليمان در قرآن و خدمت جنّها به آن حضرت، از قبيل ساختن كاخها و تمثالها (سبأ، 12و13) و همچنين جريان لشكركشي او به مملكت سبأ که عفريتي از جن به وي گفت: «من تخت ملكه سبأ را قبل از آنكه از جاي خود حركت كني نزد تو ميآورم» (نمل، 17ـ39) نمايانگر تجسم جنّ به صورتهاي ديگر است، زيرا جن از صور مثالي است كه به اذن خداوند ميتواند به هيأت انسان يا به هر شكل ديگري از جمله حيوانات درآيد.
شيخ بهايي معتقد است، جنّها ميتوانند به صور گوناگوني درآيند و يا از صورتي به در شوند و به ديگر صورت گردند. (عاملي، 1363: 422) جنّها وقتي پيش داود(ع) ظاهر شدند تا او را به سهو و خطاي خود مطلع كنند، در قالب صور مثالي بودند و مهمانان حضرت ابراهيم(ع) كه به وجود اسحاق بشارت دادند و بعد از آن به ديار قوم لوط رفته، آن بلاد را خراب کردند نيز در قالب صور مثالي بودند و از طعام ابراهيم(ع) هم نخوردند؛ از اين بيان ظاهر ميشود كه ادراك اشباح و صور مثالي با چشم ممكن است. (هروي، 1363: 196)
در قرآن از تمثل و به صورت بشر درآمدن ملك سخن رفته است، مانندِ ظهور جبرئيل(ع) براي حضرت مريم(ع) و آمدن ملائكه نزد حضرت ابراهيم(ع) و بشارت دادن به تولد اسحاق(ع). حال منظور از تمثل چيست؟ تمثل يعني تجلّي و ظهور چيزي براي انسان به صورتي كه انسان با آن آشنايي دارد. راغب اصفهاني ميگويد:
مثل بر وزن فرس، قولي درباره چيزي است كه شبيه به قولي درباره چيزي ديگر است تا يكي ديگري را بيان و تجسم كند. (راغب اصفهاني، 1362: 462) جن گیری
بنابراين منظور از تمثل جن، شيطان و ملك كه موجودات نامرئي هستند، تغيير ماهيت آنها نيست بلكه قوه ادراك انسان آنها را به صور مختلف، مجسّم و از طريق حواس خود رؤيت ميكند بدون آنكه تبدل ماهيتي صورت بگيرد، مانند ظهور جبرئيل(ع) براي حضرت مريم(ع) به صورت بشر كه در قواي ادراكي آن حضرت، وي را به صورت محسوس يافت، اما در خارج از ادراك ايشان صورتي غير صورت بشر داشت. ملاصدرا فرايند تمثّل را اينچنين شرح ميدهد:
فرشته و شيطان دو صورت دارند؛ صورت حقيقي و صورت اضافي، كه صورت حقيقي آن دو را جز به نور نبوت، ادراك نتوان كرد، چه رسول الاهي(ص) از جبرئيل خواست تا خود را بر صورت حقيقي به او بنمايد، او را وعده به كوه حرا داد، در آنجا جبرئيل بر او ظاهر شد، در حاليكه كرانه خاور و باختر را سراسر گرفته بود، بار ديگر او را در سدرۀالمنتهي به صورت خود مشاهده نمود، گاهي نيز او را به صورت اضافي ميديد كه معمولاً ممثّل به صورت دحيه كلبي كه مردي نيكوچهره و از صحابه بود مشاهده نمود و شيطان نيز در بيداري براي آن حضرت ممثّل ميگشت لذا با چشم خود او را ميديد و سخنش را ميشنيد و آن قايم مقام حقيقت صورت وي و وجود اضافي اوست. (صدرالدين شيرازي، 1366: 531)
برخي نيز بر امکان رؤيت جن با چشم انسان، در حد سالكاني كه ابتداي سلوك را پشت سر گذاشته و به مقاماتي رسيدهاند، تأكيد دارند. (ر.ک: طبري، 1363: 5، 52 ـ54)
منبع: معرفت قران