آيا جنّ نيز مانند انسان، مؤمن يا كافر است؟ در پاسخ باید گفت با توجه به اختيار و تكليف جنّ و ارسال پيامبران، مسأله ايمان و كفر آنها نيز مطرح ميگردد.
با استناد به آيات قرآن جنّها نيز مانند انسان، مؤمن و كافر دارند؛ بعضي صالح، تابع و امين وحي و برخي فاسد كه به مخالفت با پيامبر(ص) ميپرداختند. طايفهاي از آنها قرآن را شنيدند و از اين جهت كه به خير و صلاح، هدايت ميكند به آن ايمان آوردند:
«... انّا سَمِعنا قُرءانا عَجبا * يَهدي إلي الرّشدِ فَآمنّا بهِ و لَن نُشرِكَ بِربّنا أحداً». (جن، 1و2)
اين آيه ميرساند كه پيامبر(ص) به سوي جنّ و انس مبعوث بودند و جنّها هم عاقل، آشنا به لغت عرب، دانا و تميز دهنده بين معجزه و غير معجزه بودند. آنها به سوي قوم خود رفتند و ایشان را به اسلام دعوت كردند و از اعجاز قرآن خبر دادند، زيرا كلام بندگان تعجّبآور و شگفتانگيز نيست. جمله «و لن نشرك بربنا احدا» هم ايمان آنها به قرآن را تأكيد ميكند و ميفهماند كه ايمان آنها به قرآن همان ايمان به خدايي است كه قرآن را نازل كرده است، يعني ابداً احدي را شريك خدا نميگيرند. جن گیری
ادامه آيات در سوره جنّ (11-15) به آيين خاص طوايف مختلف جن اشاره دارد که هر يك براي خويش راهي برميگزينند: «وَ اِنّا مِنّا الصلِحونَ و مِنّا دونَ ذلك كنّا طَرآئقَ قَدَداً». (جن، 11)
كلمه «دون» - در اینجا - به معناي «غير» است، يعني بعضي از ما صالحاند و بعضي ديگر غير صالح و مراد از «دون ذلك» رتبهاي پايينتر و نزديك به صالحان است (طبرسي، 1349: 10، 371) و عبارت «كنّا طرائقَ قَدَداً» بر تفرقه و تشتت دلالت دارد. «طرائق» جمع طريقه و به معناي روشهايي است كه به آنها عمل شده باشد. كلمه «قدد» هم جمع «قده»، از مصدر «قد» و به معناي قطعه است. (طباطبايي، 1364: 20، 68) بعضي از مفسرين گفتهاند «طرائق قدداً» اگر به نصب خوانده ميشود به خاطر ظرفيت است و حرف «في» در تقدير است و در حقيقت «في طرائق قدداً» بوده است يعني در مذاهب متفرق. (آلوسي بغدادي، 1405: 29، 88) و بعضي ديگر گفتهاند نصب آن به خاطر حذف مضاف است و تقدير آن «ذوي طرائق قدداً» يعني صاحبان راههاي متفـرق است. (زمخشري، بيتا: 4، 627) و معناي آيه اين است كه بعضي از ما صالحان بالطبع هستند و بعضي غير صالحاند و ما در مذاهب مختلف بوديم.
آيه ديگر «و اَنّا مِنّا المُسلِمونَ وَ مِنّا القسِطونَ» (جن، 14) است. مراد از «مسلمون» تسليم و مراد از «قاسطون» مايلين به سوي باطل و عدول كنندگان از حق است. (طبرسي، 1349؛ 10، 383) بنابراين، جنّها به دو طايفه تقسيم ميشوند؛ يك طايفه گروهي كه تسليم امر خدا و مطيع او و در جستجوي راه درست هستند. طايفه ديگر كساني هستند كه از فرمانبرداري الاهي عدول كرده و منحرف شدهاند و آنها هيزم جهنم خواهند بود: «و اِنّه لمّا قامَ عَبداللهِ يَدعُوه كادوُا يكونون عليه لبداً». (جن، 19)
علامه طباطبايي در تفسير آيه ميگويد:
وقتي رسول خدا(ص) برميخاست تا خدا را با نماز عبادت كند، مشركين آن قدر به طرفش ميآمدند كه نزديك بود جمعيت انبوهي بشوند. (طباطبایي، 1364: 20، 78)
بعضي از مفسرين هم معتقدند دو ضمير مذكور به جنها برميگردد و آنها بودند كه پيرامون آن حضرت جمع ميشدند و با تعجب از عبادت، تلاوت قرآن و...، به آن حضرت خيره ميشدند، چون چنين چيزي تا آن روز نديده و نشنيده بودند. (ميبدي، 1368: 9، 563)
در برخي از آيات نيز به گروهي از جنّها اشاره شده است كه با شنيدن آيات قرآن، ايمان آوردند و به سوي قوم خود بازگشتند تا آنان را نيز انذار كنند. (احقاف، 29ـ32)
خداوند متعال درباره برخي از جن و انس ميفرمايد: «و در حقيقت بسياري از جن و انس را براي دوزخ آفريدهايم ]چرا كه[ دلهايـي دارند كه بـا آنها [حقايق را [دريافت نميكنند و چشماني دارند كه با آنها نميبينند و گوشهايي دارند كه با آنها نميشنوند. آنان همانند چهارپايان بلكه گمراهترند. [آري] آنها همان غافل ماندگانند». (اعراف، 179) در اين آيه، خداوند جهنم را عاقبت آفريدن بسياري از جنّ و انس دانسته است و تصريح ميكند كه اگر اين دو نوع بر كفر خود اصرار ورزند، دعوت رسولان را گوش نكنند و حجت عقل را به كار نگيرند، هرگز ايمان نميآورند و عاقبت بسياري از آنها دوزخ خواهد بود.
منبع: معرفت قران