ه واقع جن چگونه موجودي است و آيا مي توان توسط علوم پيشرفته امروزي آن را اثبات كرد؟جن در لغت به معناي مستور و پوشيده است،همان طور كه بچه در رحم و پنهان از چشم ما را «جنين» گويند و جنت اشاره به باغي است كه درختان آن مانع از به چشم آمدن زمينش مي گردد. و شايد علت شك و ترديد در وجود جن نيز همان مستور و پنهان بودنش از انظار و حس بشري است، كه علت آن در ذات خلقتش نهفته است. قرآن كريم خلقت جن را چنين بيان مي دارد:
و جان (كه در بعضي از متون اسلامي آمده است، جان پدر جن است همان طور كه آدم، پدر انسان) را پيشتر، از آتش زهرآگين آفريديم. (سوره حجر، آيه ۲۷)
خدا انسان را از گل خشك شده اي چون خاك سفال آفريد و جنيان را از شعله اي بي دود. (سوره الرحمان، آيه ۱۴ و ۱۵)
مرا از آتش خلق كردي و او (انسان) را از گل آفريدي.
از اين آيات در مي يابيم كه جن، آتش است و انسان از جنس خاك، و اين چنين دريافت مي شود كه جنيان قبل از انسان خلق شده اند، و از آن جايي كه هر دو از ماده آفريده شده اند پس مادي هستند، ولي دو تفاوت اساسي آنها را از ساير موجودات متمايز مي سازد:
۱ـ مي توانند خود را به هر شكل و قيافه اي درآورند (آكام المرجان) (به استثناي پيامبران و ائمه معصوم و بنا به برخي روايات حتي اشيعيان).
۲ـ از چشم موجودات ديگر پنهانند. ملاصدرا پنهان و آشكار شدن جن را با هوا قياس مي كند و اين طور عنوان مي دارد: «بدن هاي لطيف آنها در الطاف و نرمي متوسط بوده و از اين رو آماده جدايي و يا گردآمدن هستند، چون گرد هم آيند قوام آنها بهتر گشته و مشاهده مي گردند و چون جدا گردند قوامشان نازك و جسمشان لطيف مي شود و از ديده پنهان مي مانند، مانند هوا كه وقتي ذراتش گرد هم مي آيند غليظ مي شود و به صورت ابر درمي آيد و وقتي ذرات از هم جدا مي شوند لطيف شده و ديده نمي شوند.» (ملاصدرا، مفاتيح الغيب) جن گیری
همين ذات وجودي جنيان به آنها اين امكان را مي دهد كه خود را به هر شكلي و با هر حجمي درآورند، چه به اندازه سرسوزن و چه در اندازه اتاقي بزرگ. آنها به واسطه همين ويژگي، بعد زمان برايشان معنا ندارد، و مسافتي را كه بشر مدتها بايد آن را طي كند، در لحظه اي مي پيمايند و اعمالي را كه از توان انسان خارج است آنها به راحتي قادر به انجامش هستند. عمده ترين علت شك و ترديد در وجود آنان هم همين پنهان بودن از چشم انسانهاست، كه البته از نظر علمي هم توجيه پذير است. چرا كه در جهان هستي چيزهاي زيادي وجود دارد كه به چشم ما قابل رويت نيستند ولي قدرتشان از نظر جسمي از انسان به مراتب بيشتر است، مثل الكترونها، امواج لكتريسيته، نورهاي ماوراي بنفش، اشعه ايكس، باكتريها و ويروسها، آميب ها، جانداران تك سلولي و از همه مهمتر ذات اقداس الهي كه ديده نمي شود ولي كدام عقل سليمي مي تواند آن را انكار كند؟ بنابراين صرف اين كه با حواس خود قادر نيستم آنان را درك كنيم، دليل بر نبودن آنها نيست