انسان در تعامل با جن

عبادت جن: تا آنجا که از آیات قرآن کریم و مبانی اعتقادی اسلام بر می‌آید، هر گونه شرکی نسبت به پروردگار تقبیح گشته است؛ اما دربارۀ جن، عبادت و پرستش آن توسط آدمیان به طور خاص نکوهش شده است (بخاری، صحیح، 4/1747- 1748؛ طبری، 15/103؛ شبلی، 136). انتظار آن است که این نهی برخاسته از نمودی بیرونی باشد و دست‌کم به سبب مصداق داشتن در زمان نزول قرآن، در آیات الهی هم بازتاب یافته است. حتى این سخن تا بدانجا ست که در برخی از انساب عرب، نام‌گذاری به عبدالجن نیز مشاهده می‌گردد (نک‍ : بلاذری، 1/457؛ ابن حجر عسقلانی، همان، 8/43؛ ابن ماکولا، 2/95؛ ابن اثیر، علی، الکامل، 1/266؛ سیوطی، اسباب، 220). جن گیری

بهره‌وری از جن: از زمینه‌های ایجاد ارتباط ناصواب تلاش انسانی است برای بهره‌مند شدن از برخی تواناییهای جنیان. یکی از موارد رایج میان اقوام، استخدام و در اختیار گرفتن جن و قدرت او ست. این تلاش برای تسخیر جن که ریشه در برداشتهای روایی دارد، مبنی بر غیب دانی و اخبار جنیان از آینده، از جمله در مقام تفسیر آیات 12 سورۀ سبأ (34) و 82 سورۀ انبیاء (21)، به جنیانی که مسخر سلیمان نبی(ع) بوده‌اند، توجه خاص دارد (قرطبی، 7/84؛ سیوطی، لقط، 133 بب‍‌ ). به‌رغم اشارات قرآنی در قصص سلیمان(ع) مبنی بر غیب ندانستنِ جن، روایاتی ناظر به تلاش برای دستیابی به این توانایی جن دیده می‌شود که مورد نقد عالمان نیز قرار گرفته است (حاکم، 4/ 198؛ ابن‌کثیر، البدایة، 2/24؛ علامۀ حلی، تحریر ... ، 2/260؛ صاحب جواهر، 22/ 79؛ نیز بخاری، همان، 3/1403). باید یادآوری کرد که به همان میزان که خبرگیری از جن دربارۀ آینده نفی شده، اخبار از گذشته و گذشتگان ممکن شمرده شده است (شبلی، 152-154). در طول تاریخ مؤلفان با بذل توجه به این امر آثاری در این زمینه تألیف نموده‌اند که نوشته‌هایی چون البساتین لاستخدام ارواح الجن و الشیاطین از ابن مطران، کتابی در دعوت و تسخیر جن از ابن قضیب البان (حاجی‌خلیفه، 1/243، 820) و نیز رسالة فی تسخیر الجن از یوسف رشتی (آقابزرگ، 11/147) نمونه‌هایی از این دست است.

آزاررسانی: احادیثی از رسول گرامی اسلام(ص) در نهی از کشتن جن و نیز روایات بسیاری در همین زمینه در منابع آمده است. در واقع در تقسیمات بنی الجان و نام‌بری مار به عنوان یکی از این گونه‌ها، روایاتی مبنی بر حذر از قتل جن به چشم می‌خورد (قرطبی، 1/315). احادیث بسیاری از حضرت محمد(ص)، امامان بزرگوار و صحابه در منع آزارِ آنها در منابع آمده است، به‌ویژه با در نظر گرفتن انبوه روایاتی که به حضور آنها در گوشه‌ها و سوراخهایی در سقف منازل اشاره دارد (مسلم، 4/1752 بب‍ ؛ بخاری، همان، 3/1201؛ قرطبی، همانجا). شایان ذکر است که در مواردی نادر با تفکیک جن مؤمن از کافر، برخی روایات در صورت مسلمان بودن جنِ کشته شده، قاتل را مسئول و مستحق مجازات دانسته‌اند (همو، 1/316).

راههای رهایی: از آن جهت که در کنه اندیشه‌های مربوط به جن، آزار رساندن به انسان غلبۀ مفهومی دارد، در روایات راههایی برای رهایی یافتن از آزار و اذیتهای جنیان به انس توصیه شده است. در واقع، تلاش شده است تا با این شیوه‌ها پرده‌ای حائل میان انس و جن قرار داده شود تا در تعامل میان ایشان، در صورت بروز هرگونه آزار، آدمی بتواند با بهره‌گیری از آن روشها در پناه امن قرار گیرد. از نمونه‌های پربسامد در روایات که از شهرت فراوانی هم در میان مسلمانان برخوردار است، بر زبان آوردن نام باری تعالى و ذکر «بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم» برای راندن جن است (ابوالشیخ، 5/1649، 1669؛ ابن‌کثیر، همان، 2/227؛ هیثمی، مجمع، 1/ 159، 196؛ قرطبی، 1/ 98). بر همین مبنا قرائت آیاتی از قرآن کریم و یادکرد برخی نامها سبب دوری جن از انس می‌گردد. البته، در پس این قرآن خوانی برای جن که اسباب فرار آنها را مهیا می‌سازد، سخن از جن کافر و آزاررسان در میان است؛ چه، بنا بر روایات، جن مؤمن از شنیدن آیات الهی استقبال نیز می‌کند (مثلاً همو، 1/315؛ نیز نک‍ : خلیل بن احمد، 3/274؛ علامۀ حلی، همان، 5/397). همسو با همین دست روایات، این بار، التجا به خود جنیان موضوعیت یافته است. حکایات فراوانی دربارۀ مسافرین و گذرکنندگانی از صحراها و بیانانها در دست است که بر مبنای آن برای درامان ماندن از آزار جنیان، با واژگان و جملاتی از جنِ صاحبِ وادی امان خواسته می‌شد (طوسی، محمد بن حسن، الامالی، 281؛ قرطبی، 7/84؛ شبلی، 30؛ منتخب ... ، 472؛ مجلسی، 47/311).
منبع: نجات جان